نمایش جزئیات
من نائب حسینم
ای عوعه من غریبم، بی یار غم نصیبم
من مسلم عقیلم، من نائب حسینم (2)
ای زن مرا ز احسان، مهمان نما به آبی
این قلب تشنه ام را، با آب ده جوابی
رحمی نما به حالم، گر پیرو کتابی
تحصیل کن تو ای زن، با این عمل ثوابی
خشکیده مثل چوبی، از تشنگی زبانم
من مسلم عقیلم، من نائب حسینم (2)
باد صبا گذر کن، یکدم بسوی بَطحا
از من رسان سلامی، نزد عزیز زهرا
بر گو میا به کوفه، مسلم غریب و تنها
گشتن خصم جانم، بر قتل من مهیا
در راه عشقت ای شه، من کشته از جفایم
من مسلم عقیلم، من نائب حسینم (2)
طوعه مرا تو امشب در خانه ات کن مهمان
منت بِنه به زهرا، هم بر علی عمران
چون خون دل غذایم، آمده اشک چشمان
چون خون دل غذایم، آمده اشک چشمان
خشنود گردد از، تو آن شاه عالمینم
من مسلم عقیلم، من نائب حسینم (2)