نمایش جزئیات
کوچه کوچه می روم شاید کسی پیدا کنم
کوچه کوچه می روم شاید کسی پیدا کنم
ای دریغ از خانه ای تا لحظه ای ما وا کنم
کوچه گردی من از شهر مدینه باب شد
دست بسته اقتدا بر حضرت مولا کنم
گوییا یک مرد از نامه نویسان نیست
با که یا رب شکوه از این بی وفا ییها کنم
می زنم بر قلب لشکر از یسار و از یمین
یا علی گویم و با رزم خود غوغا کنم
قطع سازم ریشه هر چه علی نشناس را
من حسینی مذ هبم از خصم کی پروا کنم
با غها ر ا هر چه گشتم تیر بود و نیزه بود
آب هم در کار نیست افطار خود را وا کنم
با لب و دند ان شکستن راضی نیستند
یاد اطفال عزیزت صبح و شام آوا کنم
از همان جایی که هستی جان زینب باز گرد
دلبر ا رویی ندارم که سر بالا کنم
رحم کن بر دختر شیرین زبا نت یا حسین
عقد ه ها دارد دلم باید تو را افشا کنم
کاش بودم شام و کوفه تا که هنگام ورود
جسم خود را فرش را ه زینب کبرا کنم