نمایش جزئیات

روضه حضرت زهرا سلام الله علیها و مسلم بن عقیل_شب اول محرم _حجت الاسلام والمسلمین سید حسین مومنی

روضه حضرت زهرا سلام الله علیها و مسلم بن عقیل_شب اول محرم _حجت الاسلام والمسلمین سید حسین مومنی

من شب اول قبل از اینکه دلا رو ببرم سمت کربلا  یا کوفه حتما باید قبلش دلا رو ببرم مدینه؛چون هر جنایتی تو کربلا اتفاق افتاد ریشه تو مدینه داره...از حضرت زهرا اجازه بگیریم بگیم مادر میخوایم برای فرزندت حسین جامه سیاه به تن کنیم؛اجازه میدید مادر؟مادر جان یه نگاه کن! ما میخوایم برای فرزندت عزاداری کنیم.تو تشت گذاریا میرن در خونه ی ابالفضل!حالا میگیم پوشیدن لباس سیاه،چون اون کلمه  منابعم منابع قوی ای  نیست حالا بذاریم سیاه پوشی و شروع سوگواری ابی عبدالله علیه السلام،چاوشی محرم مثلا،بعد اونجا میرن در خونه ی قمر منیر بنی هاشم علیه السلام،خیلی خوبه،عیب نداره ولی من عرض میکنم اول آدم باید بره بشینه در خونه ی صاحب عزا؛صاحب عزا کیه؟اونیه که بیشتر از همه ضجه میزنه.هنوز حسینی در کربلا نرفته،هنوز سری بریده نشده؛هر وقت فاطمه یاد مصیبتای حسین میفتاد جوری ضجه میزد که پیغمبرخدا از حجره میومد بیرون،زهرا رو آروم  میکرد.یا بقیه الله برای تسلای قلب شما عرض میکنم:خبر دادند یا رسول الله فاطمه ی شما وضع حمل کرده،پیغمبر خدا فرمودند:بیارید فرزند فاطمه رو.عرض کردند:یا رسول الله داریم تمیزش میکنیم.فرمودند:کی رو؟!فرزند فاطمه رو؟"طُهر طاهر مطهر من طهر طاهر"پاکه... آوردنش.تو دامان پیغمبر،فاطمه جان میدونی اسمش چیه؟نه! خدا نام فرزند تو رو حسین گذاشته.دخترم حسینتو دوست داری بابا؟"قرة عینی،ثمرة فوادی" اینو خانم ها بهتر میدونند.بانویی که تازه به وضع طبیعی وضع حمل کرده میگن روز اول بگیره بخوابه،استراحت کنه؛روز دوم زیر بغلاشو بگیرید،نمیتونه از زمین بلند بشه،دید پیغمبر داره گریه میکنه،بابا داری گریه میکنی؟فرمودند:جبرییل خبر آورد این حسینو در سرزمینی به نام کرب و بلا با لب تشنه...اون خانم باردار رو عرض کردم خدمتتون که وضع حمل میکنه؟حالا...یه وقت دیدند مادر ما که تازه وضع حمل کرده تمام قامت تو بستر ایستاد؛رو زمین  نشست؛بابا حسینم رو سر میبرند؟هر کی تو خونه بود به ضجه ی زهرا شروع کرد به ضجه زدن.وقتی یه مقدار آروم شد،عرض کرد بابا یا رسول الله این اتفاق کی میفته؟حضرت فرمود:دخترم من نیستم،تو هم نیستی،باباش علی هم نیست،برادرش حسن هم نیست،باز دیدند مادر ما بلند شد یه ناله ای زد،بابا یعنی حسین منو غریب میکشند؟فرمود:غصه نخور دخترم میاد در آخرالزمان قومی که مردا برا حسین تو مثل زنیکه بچش مرده داد میزنند؛روز قیامت از این مردا من دستگیری میکنم از زنها تو شفاعت میکنی بابا؛حالا یه جمله روضه ی مادر بخونم بعد بریم گوشه ی مسجد کوفه‌.به خدا روضه ی حضرت زهرا قلب آدمو به درد میاره.

ابن ابی الحدید معتزلی میگه به استادم ابی جعفر نقیب گفتم‌-تو شرح نهج البلاغه اومده-مطلبی رو شنیدم.شنیدم پیغمبر دختری رو داشت به نام زینب؛این زینب باردار بود،داشت تو یه کاروانی رو مرکب میرفت،یه  عده راهزن حمله کردند،یه نفر زد به مرکب این دختر پیغمبر،مرکب رم کرد،باردار بود،بچش سقط شد،افتاد و مرد.خبر به پیغمبر رسید،مرکب دخترتون رم کرده،دخترتون سقط کرده،مرده.فرمود:خونش هدره،بریدبکشیدش.میگه به استادم گفتم صحت داره؟بله صحت داره.بعد استادم ادامه داد،ابوجعفر نقیب.پیغمبر شنید یکی به مرکب زده فتوا داد برید بکشیدش.اگر بود و میدید یه ملعونی لگد به در زد؛فاطمه پشت در بود،تا فهمید فاطمه پشت دره، در رو بیشتر فشار داد؛در آتش گرفته داره زبانه میکشه؛داره "رَکَلَ الباب بِرِجله"آن چنان با لگد به در کوبید،مرحوم مجلسی نقل میکنه:با این ضربه ی شدید در کنده شر،رو زهرا افتاد.من از شما سوال میکنم امیدوارم با گریتون حقش رو ادا  کنید.خونه ی علی چند تا در داره؟یه در داره.اون چهل تا که رفتند تو علی رو بیرون آوردن از کجا رد شدند رفتند؟مادر ما زهرا اون لحظه کجا بوده؟حالا بریم مسجد کوفه...

 

کوفه میا حسین جان،کوفی وفا ندارد

کوفی بی مروت،شرم و حیا ندارد

 

با همین حالتون دستی برداریم برای یوسف فاطمه دعا کنیم:"اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن،صلواتک علیه و علی آبائه،فی هذه الساعه و فی کل ساعه ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا"

.