نمایش جزئیات

زمزمه _ شب سوم محرم _حضرت رقیه سلام الله علیها _حاج میثم مطیعی

زمزمه _ شب سوم محرم  _حضرت رقیه سلام الله علیها _حاج میثم مطیعی

غنچه بودم پژمردم،( نبودی بابا...۳)

از همه سیلی خوردم،(نبودی بابا...۳)

(آه...

بیا حالم را ببین...شدم ویرانه نشین

تو را می خواهم همین)۲

زخم زبان شنیدم من...سر بریده دیدم من

*نه نه...من میگم کامل سر بریده ندید...

بابا!

سیلی گرفته قوت بینایی مرا ۲

من تا شناسمت به رخت دست میکشم...۲*

زخم زبان شنیدم من...سر بریده دیدم من

بیا كنار من دیگر، بریدم من

(یا رقیه، بنت الحسین...)

*امشب رفتی خونه سر به سجده بذار بگو:ای مظهر فضل خدا!

از اون موقع که آلوده هایی مثل من که چشماشون مملو از حرامه،

تونستن برات گریه کنند،باور کردم تو مظهر فضل خدایی...

خیلی آقایی که منم میتونم برات گریه کنم...

بابا...کجایی؟خبر نداری منو کجا بردن...*

من همیشه سربارم، (برای عمه...۳)

دردسر در بازارم، (برای عمه...۳)

*نمیتونم بگم چرا؟

نمیدونم چرا عمم همش گریه میکرد...*

من همیشه سربارم، (برای عمه...۳)

دردسر در بازارم، (برای عمه...۳)

(آه

ببین با سنّ كمم... شكسته بال و پرم

خمیده چون مادرم...)۲

خون گلِ سر به گیسویم...خورده لگد به پهلویم...

نشسته سلسله جای النگویم

(یا رقیه بنت الحسین...)

بیرق عشقت بالا،( اباعبدالله...۳)

کل یوم عاشورا، (اباعبدالله...۳)

(حسین

سلام ای بالا نشین

سلام ای خونین جبین

بخر مارا اربعین)۲

من الغریب تو اوج

تمام روضه های تو

خدا چه روضه ای خوانده

برای تو

(حسین...غریب مادر حسین...

غریب مادرحسین...غریب مادر حسین...)

 شاعر: روح الله اسماعیلی

.