نمایش جزئیات

سینه زنی شور جانسوز _ ویژۀ اربعین و ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها _ کربلایی نریمان پناهی

سینه زنی شور جانسوز _ ویژۀ اربعین و ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها _ کربلایی نریمان پناهی

بابا ... چرا موهامو کشیدُ ، به زخمایِ من نمک زد بابا ... النگوهامو گرفتُ ، نبودی ما رو کتک زد

چشمِ تو رو دور دیدُ خیلی بهم خندیدُ گوشوارمُ دزدیدُ ...

بابا .. چند بار ... خواب میدیدم رو زانوت نشستم پیر شدم بابایی ، که میلرزه دستم از تمومِ دنیا به جانِ تو خستم ...

بازوم مثه بازوتِ ابروم مثه ابروتِ پهلوم مثه پهلوتِ ...

بابا ... منم مثله تو اسیرم،تو رو نیزه من خرابه بابا ... رویِ گونه ت جایِ سنگُ،رویِ دستام جا طنابِ

از زجر چه زجری دیدم خیلی ازش ترسیدم افتادم و لرزیدم ...

بابا ... خیلی ... میدیدم اشکاتو رو گونه ت میریزی ما بنی الزهراییم تو اوج عزیزی وای نگامون کردن به چشمِ کنیزی ...

بازوم مثه بازوتِ ابروم مثه ابروتِ پهلوم مثه پهلوتِ ...

بابا ... یه جوری زد تا بمونه ، رویِ اَبروم یادگاری بابا ... سرت رو آخر گرفتم ، با اشک و با گریه زاری

روضه چقد جانسوزِ میدونی که چند روزِ زخمِ پاهام میسوزه ...

بابا ... جونم ... سوختم و میسازم ، با لُکنت زبونم کاش دعا می کردی ، که زنده نمونم کاش تو آغوشِ تو ، بودم مهربونم

بازوم مثه بازوتِ ابروم مثه ابروتِ پهلوم مثه پهلوتِ ...

.