نمایش جزئیات
دریای بی کران عطش
من آسمان عشق و شرف را ستاره ام
بر گوشوار عرش خدا گوشواره ام
من اصغرم که مظهر الله اکبرم
شیرم اگر چه کوچکم و شیر خواره ام
مادر مخور تو غصه بی خوابی مرا
آغوش گرم باب شود گاهواره ام
آماده بهر بوسه ی تیر سه شعبه ام
تا که شفیع خلق شود حلق پاره ام
من آخرین ودیعه شهر شهادتم
باب الحوائجم که به هر درد چاره ام
فردا که جن و انس به محشر پیاده اند
من روی دست اُمّ ابیها سواره ام
(ژولیده) غم مخور که در آن روز هول خی
دریای بی کران عطش را کناره ام
ژولیده نیشابوری