نمایش جزئیات

قحطی آب

قحطی آب

بسوز دل که علی اصغر در تب و تاب است

درون خیمه ها امشب گمانم قحطی آب است

حسین جانم حسین جانم 2

زمین کربلا امشب بسان لاله می سوزد

رقیه نوحه می خواند به سینه ناله می سوزد

حسین جانم حسیم جانم 2

رباب از سوز دل گوید چرا اصغر تو بی تابی

رسیده جان بر لب چرا مادرنمی خوابی

حسین جانم حسین جانم 2

سکینه مشک خالی را فکنده بر سر دوشش

به دنبال عمو گردد که تاگردد هم آغوشش

حسین جانم حسین جانم 2