نمایش جزئیات

ذکر توسل و روضه جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب هشتم محرم _ استاد حاج منصور ارضی

ذکر توسل و روضه جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب هشتم محرم _ استاد حاج منصور ارضی

"السلامُ عَلیکَم یا اَهل بَیتِ النّبوه"

اراده کرده خدا جاودان شود غم تو

بهشتِ واقعی ماست بزم ماتم تو

هزار سال عبادت نمی رسد هرگز

به اشک سینه زنان در شبِ محرم تو

دو قطره گریه برای تو کرد و رفت بهشت

از آن به بعد شد آدم همیشه آدم تو

نماز خواندنم از برکتِ عزایِ تو بود

مرا خرید خداوند زیر پرچم تو

بگیر دست مرا در شلوغی محشر

حساب کرده ام آقا به قول محکم تو

سه چار ساله که بودم برات سینه زدم

ز کودکی به لبم بود اسم اعظم تو

چه بد چه خوب سر سفرۀ تو مهمانم

خداست مشتری این بساط درهَم تو

کسی که رفته زیارت خودیِ این خانه است

کسی که رفته زیارت شده است محرم تو

کجاست احمد مختار تا نظاره کند

کسی نشسته روی پیکر مُکرم تو

خدا با تو زبانزد آفریده

علی را در محمد آفریده

به چشمانِ تو نور حیدری داد

به تو ظرفیتِ پیغمبری داد

حیا را معنی و مفهمومی آقا

به معصومین قسم معصومی آقا

به خُلق و خَلق و مَنطق مصطفایی

"بِنَفسی اَنت" تو ارباب مایی

کریم ابن الکریم عالمینی

تو ابن المجتبی ابن الحسینی

برو میدان ولی آرام بابا

توانی نیست در پاهام بابا

قدم بردار پیشم نازنینم

الهی داغ قدت را نبینم

بیابان است بیراهه زیاد است

زبانم لال جَرّاحِه زیاد است

علی خیلی دلم غم دارد اینجا

هزاران "ابن مجلم" دارد اینجا

نبینم زیر پا افتادنت را

هجوم گرگ ها روی تنت را

مبادا پیکر تو خسته باشد

دو چشم اسب را خون بسته باشد

امان از کینه های بدر و خیبر

میفتی بی هوا از اسب با سر

الهی چون قباله تا نباشی

علی جانم صد و ده تا نباشی

نمی خواهم ببینم صف کشیدند

اذانِ گوی مرا حنجر بریدند

*یا امام زمان ... یه عده اومدن در خونت ... برای پسر اباعبدالله گریه کنن ... کاری هم نمیتونیم بکنیم چه پسری ... فقط یه جمله بگم وقتی از پشت سر زدن تو سرش فرقش مثلِ امیرالمومنین شکاف خورد، خون فراوان می اومد ... رسم سوار اینه وقتی اتفاقی میافته....دست می اندازه گردن اسبش ، اسب تربیت شده میدونه باید سوارشو از مهلکه بیرون ببره چون خون رویِ چشمهای اسب را گرفت....اشتباهی آورد بین لشکر همه گفتن برید کنار تا جلوتر بیاداِرباً اِربا

.