نمایش جزئیات
روضه و توسل جانسوز_حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام_حاج محمود کریمی
مانند مادرت شده ای،قد خمیده ای ...
*داشت از کاخ اون ملعون میومد،پنجاه بار نشست و بلند شد*
آقا چرا عبا به سر خود کشیده ای
با درد کهنه ای به نظر راه میروی
مانند مادرت چقدر راه میروی
خون جگر به سینه به اجبار میدهی
راهی نرفته ، تکیه به دیوار میدهی!
*شما اومدید چه کنید؟! خانوما اومدن برای چی امشب؟! زن های این شهر برای چی گفتن مهریه هامونو میبخشیم بریم تشییع جنازه؟!!*
داغ غریبی تو نمک بر جگر زند
خواهر نداشتی که برایت به سر زند
اینجا مدینه نیست ، شما دلخوری چرا
در کوچه های طوس زمین میخوری چرا
با یاعلی به زانوی خسته توان بده
خاک لباسهای خودت را تکان بده
مقداری از عبای شما پاره شد ولی
نیزه نزد کسی به تو از کینه ی علی ....
اینجا کسی به پیرهن تو نظر نداشت
فکر و خیال گندم ری را به سر نداشت
اینجا کسی به غارت انگشترت نرفت
چشم کسی به سمت مقنعه خواهرت نرفت
*من چرا روضه امام رضا میخونم،مگه توی دربار سلطان نوکر نیستی؟به حرف سلطانت گوش کن،فرمود:یابن شبیب!گریه فقط در غم حسین...*وقتی میفرماید:جد مارا ذبح کردند مانند «کَبش» ...... حاج آقا علوی فرمودند آی مردم،کَبش یعنی قوچ،قوچ خیلی قویه؛ توضیح میدم میخوام بدونی؛در دوران جاهلیت یه قوچی رو بزرگ میکردن،یه روز خاصی میاوردن وسط جمعیت" هرکی یه ضربه بهش میزد،برا چی؟! برای تفریح ....." بماند یه عده برای قربت به خدا اومدن،یه عده قصد قربت کردن،یه عده باوضو کشتن،اما شمشیر میزدن به خیمه ها میخندیدند،صدای ناله از حرم بلند شد .... هرکی یه ضربه زد .....یابن شبیب! جد مرا سر بریده اند...ای حسین....
.