نمایش جزئیات

سینه زنی واحد ویژۀ شهادت امام حسن عسکری علیه السلام به نفس کربلایی حسین سیب سرخی

سینه زنی واحد ویژۀ شهادت امام حسن عسکری علیه السلام به نفس کربلایی حسین سیب سرخی

آقای سامرا چقدر ناتوان شدی
خیلی شبیه مادرِ خود قدکمان شدی
آه ای بهار زرد و خزانی تو میروی
چون مادرت زمان جوانی تو میروی
اَبَاالمَهدی یا مولا....
____________
بغصی شکسته داری و فریاد کوچه ای
هی میخوری زمین ، ولی یاد کوچه ای
گرچه غریب بودی و کس سوی تو نرفت
شکرخدا که میخ به پهلوی تو نرفت
شعله سراغ پیچشِ گیسوی تو نرفت
اینجا غلاف بر روی بازوی تو نرفت
آتش کسی به خِرمَنِ نیلوفرت نزد
اینجا کشیده کس به روی همسرت نزد
اَبَاالمَهدی یا مولا....
____________
تو ضعف میکنی پسرت گریه میکند
مهدی رسیده و به برت گریه میکنند
خاکی شده است موی سرت گریه میکند
این ظرفِ آب بر جگرت گریه میکند
برروی دامنِ پسرت دست و پا مزن
اینگونه چنگ بر روی این خاک ها مزن
آقا سلام بر تو و دریایِ تشنه ات
این کاسه میخورد روی لبهایِ تشنه ات
یادِ حسین می دمد از نایِ تشنه ات
دادی سلام بر لبِ بابایِ تشنه ات
خونابه گرچه از دهنت ریخته شده
آلاله روی پیرهنت ریخته شده
شکرخدا که لعل لبت خیزران نخورد
شکرخدا که روی گلویت سنان نخورد
چکمه به روی پیکرِتو بی امان نخورد
سرنیزه ای نیامد و روی دهان نخورد
شکرخدا که تو کفنی داشتی حسن
بر جسم خویش پیرهنی داشتی حسن
اَبَاالمَهدی یا مولا....
____________
بی تو وقارِ خواهرِ تو مُستَدام ماند
با احترام آمد و با احترام ماند
پوشیده از نگاه خَواص و عوام ماند
وای از زنی که در وسط ازدحام ماند
احساس های خواهری اش لطمه خورده بود
حتی غرورِ روسری اش لطمه خورده بود
شاعر:محمدجوادپرچمی