نمایش جزئیات

روضه و توسل بسیار جانسوز_ویژه فاطمیه_استاد حجت الاسلام میرزامحمدی

روضه و توسل بسیار جانسوز_ویژه فاطمیه_استاد حجت الاسلام میرزامحمدی

جوری بستری شده که حتی صورتشم نمی تونه از این رو به اون رو کنه"(الله اکبر)سادات من از شما می پرسم مگه مادرتون چه بیماری داشت؟؟مگه مادرتونو چه جوری زدن که حتی صورتشم نمی تونست تو بستر برگردونه؟صدا زد فضه تو بیا صورتموبرگردون ..."

حال بیمار بستری شده خانه ی علی رو من از زبان امام صادق بگم : لَزمَتِ الفَراش یعنی جوری مادرما تو بستر افتاد که حتی دست به دیوارم نمی تونست راه بره ... نَحِلَ جِسمُها و ذاب لَحمُها ...گوشت و پوست مادرم به استخوان چسبیده بود ... حَتی صارَت كالخَیال" یعنی از مادر ما فقط یه شبهی باقی مانده بود ..."الله اکبر ...

دو نفر آمدن عیادت" ای کاش نمی آمدن"چون دیدن دیگه فاطمه داره نفس نفس می زنه ... اومده بودن جون دادن زهرا رو تماشا کنن ..."(آماده ای یا نه؟) این یه فاطمه اما فاطمه ی دوم دختر موسی ابن جعفر همین که مردم فهمیدن این بی بی مریضه است ،حتی بعضی ها گفتن مصمومش کردن،هر کی هر جه قدر در توانش بود در اختیار بی بی گذاشت اجازه ندادن یه نامحرم از کنار مرکبش عبور کنه ..." با چه عزت و احترامی آوردن بی بی رو تشیع کردن ،دفن کردن"  لایوم کیومک یااباعبدالله ....

یه اشاره و نشستم؛آوردن بی بی دوعالم رو دفن کردن" نه تو بیابون،تو باغ بابلان دفنش کردن "درستشم همینه؛این گل فاطمه است باید تو بوستان دفنش کنن ... لحد رو چیدن خاک ریختن ،اما دیدن اجازه نمی دن حتی تربتش زیر آفتاب بماند" بلافاصله سایبان درست کردن .... مبادا آفتاب به قبرش بتابه ...

ای کاش این مردم گودال قتلگاه بودن ...." پیغمبر فرمود فاطمه جان همه ی چشما قیامت گریانه،غیر از اون چشمی که بر حسین تو گریه کنه ..." کربلام سایه بان برا گودال بود ..." دخترش سکینه آمد سایه کرد... بین آفاب و بدن پدر ..." اما دیدن “فقد اجتمعت عدة من الاعراب” انقده دختر حسین رو زدن .... ناله بزن یا حسین ...."

.