نمایش جزئیات
روضه و ذکر توسل ویژۀ ایام شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها _ به نفسِ حاج مهدی رسولی
باز هم میشوم کبوترتان
دور این گنبد منوّرتان
من نمکگیر سفرهات شدهام
دستِ خالی نرفتم از درتان
مادر من کنیزتان بوده
پدرم نیز بوده نوکرتان
ما عجمها چقدر خوشبختیم
شده ایران مسیر آخرتان
اشکهایم دخیل میبندند
به ضریحِ فرشته پرورتان
از ضریح تو یاس میریزد
مثلِ چادر نماز مادرتان
خسته از راه دور آمدهای
خستهای از فراق دلبرتان
چقدر از مدینه دور شدی
پایِ دلتنگی برادرتان
مثلِ مادر خمیدهای اما
نگرفته به میخِ در پرتان
محملت پرده داشت؛ شکر خدا
سایهبان داشتی روی سرتان
در میان هجومِ درد نخورد
دست نامحرمی به معجرتان
غصّۀ از همه بریدنِ تو
غمِ روی رضا ندیدنِ تو
گرچه آواره گشتهای خانم
گرچه غم دارم از خمیدن تو
ناقهات بین ازدحام نرفت
بیخطر بود این پریدن تو
زیر پا چادر تو گیر نکرد
لحظۀ تلخِ پر کشیدن تو
ثبت شد بر جریدۀ تاریخ
قصههایِ به قم رسیدن تو
شهر قم بر تو احترام گذاشت
پیشِ رویت فقط سلام گذاشت
پیر قوم و بزرگ مردم قم
سر به پایِ تو چون غلام گذاشت
با گلافشانی قدومت قم
لعن و نفرین برای شام گذاشت
کِی به قم دختر ولیّ خدا
پای در مجلس عوام گذاشت
بهترین جایِ قم سرایت بود
کِی میان خرابه جایت بود؟
غم طفلی عزیز یادت هست؟
روضۀ پر گریز یادت هست؟
دختری با سرِ پدر میگفت
پابرهنه گریز یادت هست؟
ماجرایِ شراب یادم هست
ماجرایِ کنیز یادت هست؟ ...
بدنم درد می کند بابا ....
.