نمایش جزئیات
روضه و توسل به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها با نوای حاج حسن خلج
مریضه ای که شفا میدهد، جواب شده فلک به رویِ سر مرتضی خراب شده *فاطمه جان؛ از غم کبابم میکنی .. خونه خرابم میکنی .. دلخوشیِ علی ..* پناهِ عالمیان حیدر است، اما او پرِ شکسته پناهِ ابوتراب شده *بمیرم برا هر دوتانون .. چی میکشه علی از این مریض داری ..چی میکشه فاطمه با این پرستاری .. یه جمله بگم تا عمقِ مصیبتُ بیابی : .. ببخشید بچه سیدا .. * برایِ صورتِ او برگِ گل ضرر دارد همان کسی که به او حوریه خطاب شده *سوال کردن آقا حورا کیه؟! فرمود اون موجودی که اگه برگِ درختِ بهشتی از درخت جدا بشه تو فضا بغلطه ، از کنارِ صورتش رد شه صورتش کبود میشه .. اون وقت پست ترین و خشن ترین آدمِ روزگار ... فردایِ روزِ تدفینِ بی بی، اینا خبر دار شدن راه افتادن سمتِ خونه ی علی که اعتراض کنند. مقداد از خونه ی امیرالمومنین بیرون اومد بین راه برخورد کرد به دومی ، دومیه ملعون خطاب به مقداد گفت شنیدم دیشب خودتون فاطمه رو دفن کردید؟!.. مقداد سرشُ بلند کرد زبانِ حال بگم دلت رقیق تر بشه، شروع کرد به حرف زدن گفت عجب بی حیایی هستی .. خانم ما رو زدی .. خانم ما رو کشتی .. (میخواستی تو تشییع جنازه شم باشی.!!) دستُ بلند کرد چنان به گوش مقداد .. مقدادِ دلاور ، مرد ، خورد زمین .. بلند شد شروع کرد زار زار گریه کردن .. ای مادر ... زبانِ نیش دارش رو تکون داد نانجیب، گفت همینا هستن رفیقایِ علی (ع) با یه سیلی شروع میکنن گریه کردن .. مقداد فرمود ملعون گریه م برا خودم نیست .. این ضربه با من که چنین کرد ، نمیدونم با اون برگِ گل چه کرد ..چه کرد این مصیبت ها با امیرالمومنین .. اهلِ ذوق و نکته اید اجازه بدید بگم :* صِداق فاطمه را شرم مرتضی پرداخت برای دادن مهرش چقدر آب شده .. *هر وقت چشمش به فاطمه می افتاد از خجالت خودشُ جمع میکرد .. یه گوشه زانوهاشُ بغل میکرد ..* دلیلِ شرم علی بالِ زخمیِ زهراست دلیلِ شرم علی قصۀ طناب شده .