نمایش جزئیات

روضه حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه شب اول محرم سید رضا نریمانی

روضه حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه  شب اول محرم سید رضا نریمانی

تو کوفه آهِ غربتم پیچید
اما کسی فریادم و نشنید
سنگم زده اونیکه تا دیروز
سنگِ تو رو به سینه می‌کوبید

تنها که موندم یه چیزایی دیدم
جز ناسزا هیچ چیزی نشنیدم
تو کوچه‌ها اون حال زهرا رو
سیلی که خوردم تازه فهمیدم

راه منو توو کوچه‌ها بستن
دستامو مثل مرتضی بستن
اما دلیل اشکام اینه که
کمر به کشتن شما بستن

«مظلوم کربلا حسین جانم
غریب کربلا حسین جانم»

دردای بی‌اندازه می‌بینم
هر روز یه درد تازه می‌بینم
توو کوچه بازارا که می‌گردم
تیرایی مثل نیزه می‌بینم

دیگه دلم از کوفه بیزاره
هر کس برات یه فکرایی داره
از توو چشای خولی می‌بینم
دست از سرِ تو برنمی‌داره

حال دلم، حالم پریشونه ،چشمام گریون
از حرفاشون، میشه دلم پر خون
به دختراشون قول گوشواره
قول کنیز میدن به زن‌هاشون

هرجوری میتونی میگم برگرد
با این لبِ خونی میگم برگرد
من تشنه جون میدم میدونم که
لب تشنه می‌مونی میگم برگرد

حرف از خرید خنجره، برگرد
حرف از گلو و حنجره، برگرد
تیری که دست حرمله دیدم
از نیزه‌ها هم بدتره، برگرد

تو کوفه زینب میشه پیر برگرد
مخدرات میشن اسیر، برگرد
اینجا کسی هم بازی اون نیست
دست رقیه‌ت بگیر برگرد

«مظلوم کربلا حسین جانم
غریب کربلا حسین جانم»

شاعر:  داوود رحیمی

.