نمایش جزئیات

سینه زنی شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها به نفس حاج میثم مطیعی

سینه زنی شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها به نفس حاج میثم مطیعی

ای نامسلمونا ما نسل طاهاییم آل رسول الله، اولاد زهراییم

قرآن می خونم با قد کمون يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ گوشواره می خواستی برا دخترت خب می گفتی هدیه میدادم به اون

وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ چرا گوشوارمو کشیدی بردی فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ نزن ظالم اشکمو درآوردی

زدنم دور از چشمای عمو و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا جرم من چی بوده آخه بگو و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا «و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا»

خوش اومدی بابا، با اینکه پر دردم من تا سحر امشب دور تو می‌گردم

چیزی نیست این چشم کبود و نبین از ناقه افتادم به روی زمین خیلی سختی دیدم ولی زیر لب گفتم ان الله مع الصابرین

به «ادعونی استجب لکم» سوگند نمونم حتی یه لحظه هم بی‌تو شنیدی بالوالدین احسانا بذار شونه کنم موهای خاکی تو

برا دخترت دیگه نمونده مو و سیعلم الذین ظلموا منو می‌کشه همین بغض گلو و سیعلم الذین ظلموا «و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا»

عمه خداحافظ زحمت بهت دادم خیلی کتک خوردی هربار که افتادم

من میرم دیگه این شب آخره بابام امشب همراش منو می‌بره فالله خیرٌ حافظاً عمه جون توو نماز شب ما رو یادت نره

بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ یعنی آهای مردم مگه گناه من چی بود؟ بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ یعنی چرا جسمم شده کبود و خون آلود؟

صورت کوچیک و دستای عدو وَ سَیَعلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا چطوری بشم با بابا روبرو وَ سَیَعلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا «و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا»

.