نمایش جزئیات
روضه و توسل ویژۀ ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع _ کربلایی مجتبی رمضانی
تویِ رویایِ شبِ تار بقیع
سرم میزارم رویِ دیوار بقیع
نه یه مرقدی، نه رفت و آمدی
بمیرم چه غربتی داره بقیع
تو همون هوای دلگیرِ حرم
وسط قابِ دو تا چشم ترم
یه کبوتر که پرش خاکی شده
بال و پر میزد رو خاکِ مادرم
قبری که نشون نداشت
حتی سایه بون نداشت
حرمِ بی زائری،
که یه روضهخوان نداشت
یا امام مجتبی .. یا امام مجتبی ..
یه روز این دلُ هوایی میکنیم
رو به ایوونِ طلایی میکنیم
بعدِ عمری تو شلوغیِ حرم
از ضریحت رونمایی میکنیم
تو باید صحن و سرا داشته باشی
یه ضریحِ باصفا داشته باشی
تو کریمی یا معذالمومنین
تو باید برو بیا داشته باشی
ــــــــــــــــــــ
بعد از این دیگه بقیع پر رفت و آمده
حرمت شلوغ تر از کربلا و مشهده ..
ــــــــــــــــــــ
امام زادۀ آبادی هم حرم دارد
ولی برادرِ زینب هنوز بی حرم است
ــــــــــــــــــــ
کاش آنجا داشت تکه سایه بانی لااقل
کاش میدادند بر گریه زمانی لااقل
کاشکی می شد بریزی آب بر قبر حسن
کاش آنجا داشت شبها روضه خوانی لااقل
کاشکی می شد کنار قبر صادق سینه زد
کاش می شد تا سحر اینجا بمانی لااقل
کاشکی می شد بگویی با نگهبان بقیع
زائران را خوب می شد که نرانی لااقل
کاش می شد آشکارا ریخت هنگام غروب
پشت دیوار بقیع اشک روانی لااقل
کاش میدادیم با یک روضه اُم البَنین
قلبِ سنگی نگهبان را تکانی لااقل
کاش درخاک بقیع اذن زیارت داشتیم
کاشکی وقت نماز٬ آنهم جماعت داشتیم
قربونِ گنبد و بارگاهِ تخریب شدۀ بقیع .. ای آقام آقام .. عرضِ روضهمو از همه التماسِ دعا .. اصلا باب بود تخریب کردن به آتش کشیدن تو مدینه .. اینجا گنبد و گلدسته ها رو خراب کردن .. آی گریه کنا یه روزی هم تو همین مدینه هیزم جمع کردن آمدن درِ خانۀ زهرا سلام الله علیها .. نانجیب صدا زد وَ اَلَّذِی نَفْسُ عُمَرَ بِیدِهِ لَیخْرُجَنَّ أَوْ لَأُحْرِقَنَّهُ عَلَی مَا فِیه ..(1_2) یا اهالی خانه از خانه خارج می شوند یا خانه را با هر چه در آنست به آتش می کشم .. نانجیب چنان با لگد به در زد .. راوی میگه در افتاد رو مادرِ سادات .. این چهل نفر از رو در رد شدن ..
منبع:
1)الاحتجاج شیخ طبرسی، ج۱، ص۸۰
2)بحارالأنوار مجلسی، ج۳۰، ص۳۴۹