نمایش جزئیات

سینه زنی حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم۱۴۰۱ به نفس سید رضا نریمانی

سینه زنی حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم۱۴۰۱ به نفس سید رضا نریمانی

نیزه دار سرت با من راه نمیاد
 میشه بگی زجر چرا کوتاه نمیاد 

بهش میگم منو زدی دیگه بسه 
تازه کتک خوردم و جاش مشخصه 
هیشکی چرا به داد من نمیرسه 

من دلم بابا میخواد 
آبو از دست سقامیخواد
این جدایی رو دنیا میخواد
 طاقت ندارم 

خدا مهربونی کنه
 زود منو آسمونی کنه 
نیزه پا در میونی کنه
 بیای کنارم ....

آغوشِ تو کجایِ این سره بابا؟
 یه کم بخند لحظهٔ آخره بابا

منو‌کشیدن روی خاک درد بکشم
دیگه نذار منت نامرد بکشم 

موهامو از دسته یه ولگرد بکشم
میخوام‌ روخاکا رخ مهتاب بکشم
 شیش ماهه رو تو بغل خواب بکشم
عمو رو‌ با مشک‌ پر از آب بکشم
 باز صداتوگوش کنم‌
حق بده میل آغوش کنم 
غصه هامو فراموش کنم
بابا بابایی
میشه چشماتو بازکنی 
دست توکو‌؟منو‌ناز کنی 
بال نداری که پرواز کنی
بابا بابایی

آغوشِ تو کجایِ این سره بابا؟
 یه کم بخند لحظهٔ آخره بابا

خوش اومدی بابای خاکی خودم‌
یادته اون‌چادری که تولدم‌
خریدی وگفتی چقدر قشنگ شدم 

اگه ازم‌بپرسی از کبودیا 
یه راست میرم محله ی یهودیا
تو‌دستاشون سنگ تو چشاشون حسودیا 

هی گم‌ بشی دیر کنی‌ بین نامحرما گیر کنی 
با غمت عمه رو پیرکنی این سخته بابا 
اشک رباب و نگم دیگه بزم و نگم 
دور دستم طناب و‌ نگم این سخته بابا 

آغوشِ تو کجایِ این سره بابا؟
 یه کم بخند لحظهٔ آخره بابا

ای حسین ......

.