نمایش جزئیات
روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱ به نفس سید رضا نریمانی
من ایستاده بودم دیدم که در افتاد
حسن ناله می زد، بابا! مادر افتاد
تو افتاده بودی، درم روی پهلوت
دیدم هر کی رد شد، لگد زد به پهلوت
قنفذ کمر بست به کمر شکستنم
میخواست پیش مغیره ادّعا کنه
مغیره خواست کم نیاره پیش اون
با لگدی هم شده شر به پا کنه
اون روز دشمن هستیمو از حسد گرفت
اون روز دشمن از هر کسی مدد گرفت
هر کس اومد، چادرشو لگد زد و
هر کس می رفت، چادرش و
*گفتم لگد دلم رفت گودال....
اینجا تنها جایی نبود که لگد به مادرش زدند.همچین که اومد تو گودال،روایت میگه اول یه لگدی به این بدن زد...*
یه جای سالم به تن نداری
دیگه چی میخواد از بدنِ تو
داد میزدند امّا شمر نامرد
برنمیداره پا از بدن تو
پیش چشمای خیسِ مادرت
کهنه خنجرش روی حنجرت
کاش میشد برات کاری کرد حسین
داره جون به لب میشه خواهرت....
اونقده دورت شلوغه حتی
سخته برا تو نفس کشیدن
از بس گرمِ غارتت هستند
اشک چشامو حتی ندیدن
از روی زخمات، خون شده جاری
برات بمیرم یاری نداری...
نمیذارن که بیام کنارت
چی کار کنم تا طاقت بیاری...
با مادر مادر کشتی خواهر رو
با یارب یارب کشتی مادرو
با بی رحمی زد تیر آخرو
حسین جانم..!
آه ای مادر! من بمیرم...
دیگه جا نیست شده نیزه در نیزه...
من بمیرم می کشی آه با فرود هر نیزه
نیزه رو نیزه،چه جای عَرضه....
ای حسیین.....!