نمایش جزئیات
سینه زنی و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۱به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
«یا باب الحوائج یا موسي بن جعفر»
همیشه دردِ دلامو گفتم با بابَ الحوائج
وقت گرفتاری تو خلوت گفتم یا بابَ الحوائج
بابَ الحوائج با دستِ بسته دستگیرِ عالمی
دلت شکسته ولی تو زندون مثل کوه محکمی
دستمو بگیر جان پسرت امام رضا
از تو کاظمین ما رو برسون تا کربلا
فدای غربتت آقا قلبت از زمونه خونه
یه عمره گوشه ی زندون از حال تو کی میدونه
با تنِ بی جون تو غل و زنجیر با هر بهونه ای
یه جوری میزد ناله زدی با هر تازیونه ای
«برات بمیرم باب الحوائج...»
روی خاکی و یادِ مادرت تو کوچه ها
روضه ی عطش خوندی تو برای کربلا
بی تابی امشب میسوزی از تب
تنها دعای تو شده خَلِّصْنی یا ربّ
جز غم ندیدی دیگه بریدی
آقای من چه ناسزاهایی شنیدی
آینه ی غربت شدی بی یار و هم صحبت شدی
شبونه از این روزگار دیگه آقا راحت شدی
ای با غصه آشنا،، ای داغِ بی انتها
روحِت شد از تن رها من فدای غربت شما
«باب الحوائج موسي بن جعفر»
«یا باب الحوائج یا موسي بن جعفر»
همیشه دردِ دلامو گفتم با بابَ الحوائج
وقت گرفتاری تو خلوت گفتم یا بابَ الحوائج
بابَ الحوائج با دستِ بسته دستگیرِ عالمی
دلت شکسته ولی تو زندون مثل کوه محکمی
دستمو بگیر جان پسرت امام رضا
از تو کاظمین ما رو برسون تا کربلا
فدای غربتت آقا قلبت از زمونه خونه
یه عمره گوشه ی زندون از حال تو کی میدونه
با تنِ بی جون تو غل و زنجیر با هر بهونه ای
یه جوری میزد ناله زدی با هر تازیونه ای
«برات بمیرم باب الحوائج...»
روی خاکی و یادِ مادرت تو کوچه ها
روضه ی عطش خوندی تو برای کربلا
بی تابی امشب میسوزی از تب
تنها دعای تو شده خَلِّصْنی یا ربّ
جز غم ندیدی دیگه بریدی
آقای من چه ناسزاهایی شنیدی
آینه ی غربت شدی بی یار و هم صحبت شدی
شبونه از این روزگار دیگه آقا راحت شدی
ای با غصه آشنا،، ای داغِ بی انتها
روحِت شد از تن رها من فدای غربت شما
«باب الحوائج موسي بن جعفر»