نمایش جزئیات
مناجات و توسل زیبا و فرازهای کوتاهی از ابتدایِ دعای ابوحمزه ثمالی حاج مهدی سلحشور
بِسم الله الرَحمنِ الرَحیم
*اِلهی لا تُؤَدِّبْنی بِعُقوُبَتِكَ ...* بنایِ خدا بر ادب کردن بنده ها به وسیلۀ عقوبتش نیست ... رحمتِ الهی مقدم بر غَضبشِ ... برا همینم هست میگه : *یَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبهُ ....*
امیر المومنین میگه : *أنا اُؤدِّبُ المؤمنینَ ...* من مومنینُ تربیت میکنم ... خدایا اومدم بگم منو با عقوبَتت ادب نکن ... شبایِ آخرِ ماهِ مهمونیِ ... منو با علی ادبم کن ...
خدایا اگه منو با عقوبتِت ادب کنی ، هم تو این دنیا ، هم قیامت ، برا علی بد میشه ... آقایِ من خجالت زده میشه ... چارۀ فرار از عقوبت خدا ، پناه بردن به رحمت خداست.
مظهر رحمتِ خدا حسینِ .... *«اَلسَّلَامُ عَلَیکَ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة ...*
به یُمنِ گریه برایِ تو روز محشرم
خموش میکنم از اَشکِ خود جَهنم را ...
*وَلا تَمْكُرْ بی فی حیلَتِكَ ...* خدایِ من ... *مِنْ اَینَ لِی الْخَیرُ یا رَبِّ ...* از کجا خیر بدست بیارم؟ ... *وَلا یوُجَدُ اِلاّ مِنْ عِنْدِكَ وَمِنْ اَینَ لِی النَّجاه ...* از کجا نجات برام میاد؟؟ ... *وَلا تُسْتَطاعُ اِلاّ بِكَ ...* تو باید کمکم کنی نجات پیدا کنم ... ببین دارم دستُ پا میزنم ... یکی منو کمکم کنه ... یکی دستِ منو بگیره ... ای بی دستِ کربلا ....
با این دلِ مرده و کویری چه کنم
با این همه جرم و سَر به زیری چه کنم
مِنْ اَینَ لِی النَّجاه یا رَب یا رَب
تو دستِ مرا اگر نگیری چه کنم ...
ناله بزن الهی العفو ....*لاَ الَّذی اَحْسَنَ اسْتَغْنی عَنْ عَوْنِكَ وَرَحْمَتِكَ وَلاَ الَّذی اَسآءَ وَاجْتَرَءَ عَلَیكَ وَلَمْ یرْضِكَ خَرَجَ عَنْ قُدْرَتِكَ ...* حالا تا نفس داری ، تا اونجا که نفست بند بیاد ناله بزن : *یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ ....*
(مثهِ کسی که داره غرق میشه ناله میزنه ، ناله بزن ...)
اونقدر در میزنم این خانه را
تا ببینم رویِ صاحب خانه را
*اگه میخوای خدا دَرُ به روت باز کنه ، اول باید بری پشتِ درِ سوختۀ خونۀ فاطمه بشینی ... اونجا ناله بزنی ... اونجا فریاد بزنی ... ناله بزنی بگی : *یا وَلِیَّ اللَّهِ ، إِنَّ بَیْنِی وَبَیْنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ذُنُوباً لایَأْتِی عَلَیْها إِلّا رِضاکَ .... *
یا الله ... یا الله ... من دارم در میزنم ... درُ به روم باز کن ... یکی منو داخلِ این خونه راه بده ... با اجازه دارم وارد میشم ... اونا که بدون اجازه اومدن هم راشون دادی ..... منو داخلِ این خونه راه بده .....
بِكَ عَرَفْتُكَ وَاَنْتَ دَلَلْتَنی عَلَیكَ ....*
ما عشق را پشتِ در این خانه دیدیم
زهرا در آتش بود،حیدر داشت میسوخت ..