نمایش جزئیات
روضه بسیار جانسوز_سید الشهداء_حجةالاسلام میرزامحمدی
السلام علیک یا بقیه الله آقا نوشته اند،که جدت کفن نداشت گیرم کفن نداشت،چرا پیرهن نداشت کفنی داشت زخون و سم مرکب، خاک صحرا *کی گفته کفن نداشته؟مگه کفن اونی نیست که بدن رو می پوشونه؟* کفنی داشت زخون و سم مرکب، خاک صحرا تا نگویند حسین ابن علی بی کفن است پیچیده بود در خودش از آتش عطش داغی که داشت در جگرخود حسن نداشت *میدونه الان به خیمه ها می خوان حمله کنن،میدونه این زن و بچه دیگه پاسبانی ندارن،میدونه آگه اینا حمله کنن،اولین کاری که کنن،خیمه ها رو میسوزونن ،میدونه اگه اینا حمله کنن سرهای شهدا رو از بدن جدا میکنن،میدونه اگه اینا حمله کنن،هر چی تو خیمه ها هست به غارت می برن،خیلی نگران بود،لذا وقتی اون نانجیب رو سینه نشت* چشمی به چشم قاتل و چشمی به خیمه ها همراه کاروان خود ای کاش زن نداشت *این تازه اول جسارت بود،خوب شد نبودی ببینی با خواهرت چه کردن؛البته از رو نیزه داشت نگاه میکرد ..." بعضی ها گفتن سر بریده چشم هاشو بست،یعنی من خجالت زده ی زینبم .... من باشم و ببینم نامحرما دور خواهرم حلقه بزنن ... من باشم ببینم بر قطره های اشک زینب خنده کردن ... من باشم ببینم یه مشت مست لایعقل ،یه مشت رقاصه خوان ها و آوازه خوان ها، دور خواهرم دارن شادی می کنن* زینب و کوچه و بازار کجا زینب و مجلس اغیار کجا *کیه این خانم؟یحیی مازنی میگه من بیست سال همسایه ی علی بودم، یه بارم نشد قد و قامت زینبشو ببینم ..." همین قد بدون تا کربلا هیچ کی قد و قامتشو ندیده بود، اما بعد کربلا ورق برگشت ، یا صاحب الزمان ببخش آقا ... دیگه چشمی نمانده بود که زینب رو ندیده باشه "علیها ارذل ثیابها" اینقده تازیانه بر این بدن زده بودن ... که لباسش مثل لباس ابی عبدالله کهنه شده بود" وقتی به دنیا اومد قنداقشو که پیغمبرگرفت ،یه لحظه فاطمه دید پیغمبر لب هاشو گذاشت رو گونه های زینب ... "فوضع فمه الشریف علی خده المنیف" هی شروع کرد صورت زینب و بوسیدن" وبکت بُکاءاً شدیداً "فاطمه هم گریه کرد. "بابا ثواب کسی که بر زینب گزیه کنه چیه؟فرمود ثوابش برابری می کنه با گریه ی بر حسن و حسین" یه بیت بگم و دعات کنم،صدا زد: داداش!* آب ،آب با قیمت جان میدادن پاسخ ما به سنان می دادن دختر قرآن و کعب نی کجا؟ عمّۀ سادات و بزم می کجا؟ کوچه های شام فردا شاهدن سنگ ها گویند زینب را زدن *حسین .....* "بابی المستضعف الغریب یا اباعبدالله"*یه جای سالم توی بدنش نبود، اربعین که اومد کربلا.داداش! یادته اون روز من تو رو نشناختم،اگه الان تو بلند شی تو هم من رو نمیشناسی. به عظمت و مصیبت عمه جان امام زمان(عج)، تو را میخوانیم:"یا الله..." .