نمایش جزئیات

روضه و توسل پایان جلسه_ویژه شب جمعه__سید محمد جوادی

روضه و توسل پایان جلسه_ویژه شب جمعه__سید محمد جوادی

هذا حسینٌ بالعَریٰ و بَناتُکَ سَبایا ...

*منو حلال کنید ... شرمنده ...*

 

یادش بخیر مویِ تو را شانه میزدم افتاده دست شمر ، چرا خاطرات من

 

*حسین ...*

 

افتاده در صحرا تنت ، برده عدو پیراهنت برده عدو پیراهنت ، خون می‌چکد از گردنت

 

*زینب بمیره یاحسین ...*

 

ساربان داد مزن ، ما کس و کاری داریم ساربان تند مران ، همسفرم جا مانده

کاش میشد که لباسی برسانم به تنش (چرا ، چرا؟! ) آبروی همه ، عریان روی صحرا مانده

برسانید خبر را به علمدار حرم چادر خواهر تو زیر قدمها مانده

ناقه زانو زده تا اینکه سوارش بشوم چشم من سمت علی اکبر لیلا مانده

ای که به عشقت اسیر ، خیل بنی آدمند سوختگان غمت ، با غم دل خرمند

 

*امشب مادرش میاد کربلا ... هی میگه حسین من ، حسین من ... *

 

هرکه غمت راخرید،عشرت عالم فروخت باخبران غمت ، بی خبر از عالمند *سیدنا الغریب ، سیدنا المظلوم ، سیدنا العطشان ... یا اباعبدالله*

.