نمایش جزئیات

نوای پیر غلام حضرت اباعبدالله (ع) استاد حاج حجت کسری

نوای پیر غلام حضرت اباعبدالله (ع) استاد حاج حجت کسری

ممکن نبود جان در ببرم

از داغ علی اکبر پسرم

عالم سیه است پیش نظرم

از تاب عطش سوزد جگرم ...

ای شمر و ببر از تن سر من

آن خنجر تو این حنجر من

رحمی بنما بر خواهر من

سیلی تو مزن بر دختر من ....

مولا .... مولا ....

نمیروم زدیار تو من به کشور دیگر

برانی ام گر ازین در،درآیم از در دیگر

 

*هلال ابن نافع اسدی میگه دیدم لبان ابی عبدالله حرکت میکنه،گفتم خدا، اگه حسین نفرین کنه یه نفر باقی نمی مانه" پیش آمدم گوش دادم ..." دیدم لباش حرکت میکنه هی میگه مردم جیگرم میسوزه ...." بمیرم برات آقا جان ....میگه اومدم پیش پسر سعد امیر حسین رو آبش بدی داغ جوان زنده ش نمیزاره،آبشم ندی می میره ...بزا این دم آخری سیرابش کنم ،(دیدم سکوت کرد)گفت یه جامی پر آب کردم دارم میام" نزدیک گودال دیدم شمر بیرون آمد ...کجا میری هلال؟؟ میرم این دم آخر عزیز فاطمه رو سیراب کنم ... گفت نمی خواد .... دامن عربیش رو بالا زد دیدم سر بریده ی ابی عبدالله .... دیدم داره میلرزه" سوال کردم چرا داری میلرزی؟؟ گفت هلال حین سر بریدن شنیدم یکی میگه عزیز مادر حسین .....

.