نمایش جزئیات

ذکر توسل و غزل مصیبت _ دیر راهب _حاج مهدی رسولی

ذکر توسل و غزل مصیبت _ دیر راهب _حاج مهدی رسولی

بیا ببین دلِ غمگینِ بی شکیبا را بیا و گرم کن از چهره ت شبِ ما را
من و ُجدا شدن از کویِ تو خدا نکند که بی حرم چه کنم غصه هایِ فردا را
خیالِ کربُبلایت مرا هوایی کرد بگیر بالِ مرا تا ببینیم آنجا را ...
*امسال نکنه من جا بمونم ... نکنه باز رُفقام برن من جا بمونم ...
امسال نکنه باز اربعین  من از راهِ دور سلامت بدم ...
ارباب آقایی کن ... امسالم بطلب ما رو ....*   گدایِ هر شبم و کاسه گردم و ندهم به یک نگاهِ کریمانه ات دو دنیا را ....   *تو یه بار منو نگاه کنی برام بسه ...
یه بار تو یه روضه یه نظر بهم کنی خوب میشم ارباب ....*   مرا ببر به چشمِ زیرِ مغیلان را مرا ببر که ببینم به نیزه سرها را خدا کند که بیایی شبی به روضۀ ما شنیده ام که به سر ، سر زدی کلیسا را خوشا به پنچۀ راهب که شانه ات می زد به آنکه بُرد دلِ راهبان ترسا را
.