نمایش جزئیات

عشق کربلا

عشق کربلا

اگر که دل شـــــکسته ای حسین را صدا بزن

وگر ملـــــول و خسته ای حسین را صدا بزن

در ایــــــــــن بهار معرفت پرستوی بهاری ام

اگــــــر چه پر شکسته ای حسین را صدا بزن

سَحر شد و سپیده زد چرا تو، همچو مرغ شب

لب از ترانه بستــــــــه ای حسین را صدا بزن

تو سر به زانوی غمی ز شرم کرده های خود

چرا غمین نشسته ای حســـــــین را صدا بزن

اگر به باغ آرزو به عشق کــــــــــــــربلای او

دل از همه گسسته ای حسین را صدا بزن

<محمد جواد غفورزاده>(عشق)