نمایش جزئیات
رباعیات شهادت
خواهم ز خدا که بی ولایم نکند
غرق گنهم ولی رهایم نکند
یک خواسته دارم از خدای تو حسین
در هر دو جهان از تو جدایم نکند
***
فروغ چشم پر آبم حسین است
دلیل این که بی تابم حسین است
اگر چه نوکری نا چیز هستم
خدا را شکر اربابم حسین است
***
مات عطش تو کائنات است حسین
آتش بدل آب فرات است حسین
لب تشنه لب آب روان جان دادی
با آن که لبت آب حیات است حسین
***
پیوسته نوای یا حسین است مرا
دارم همه چیز تا حسین است مرا
چون فطروس و حر امید بخشش دارم
وقتی سرو کار با حسین است مرا
***
یا رب به حسین و خون رخسار حسین
ما را برسان به فیض دربار حسین
آندم که بما لحظۀ آخر باشد
کن قسمت ما تو فیض دیدار حسین
***
در کشور دل ما فرمانروا حسین است
آنکه گره گشاید از کار ما حسین است
آن کس که روز عاشورا در کربلای خونین
داده به خلق عالم درس وفا حسین است
***
سر سبزی ما زا چمن عاشوراست
در نای شهیدان سخن عاشوراست
فرمود امام ما دوام نهضت
در زنده نگه داشتن عاشوراست
***
تا خانه تو قبله راز است حسین
ما را به درت رو ی نیاز است حسین
گردد در کعبه باز سالی یک بار
وین خانه درش همیشه باز است
*** مؤید
محرم آمد و ماه عزا شد
عزیز فاطمه صاحب عزا شد
رسیده کاروان با خرمن گل
پی هر گل یکی شوریده بلبل
عزیز فاطمه با چشم گریان
سر عباس خود دارد به دامان
***