نمایش جزئیات

هر که با خاک درت کام لبش بردار

هر که با خاک درت کام لبش بردار

هر که با خاک درت کام لبش بردار

داز همانکودکی اش چشم به کوثر دارد

اولین آرزویم هست همانی باشم

که به لب نام تو تا لحظه آخر دارد

چند صد حج پیاده است ثواب آنکه

قصد پابوسی شش گوش تو در سر دارد

پادشاهان همه مدهوش مقامت گویند

این چه شاهی است مگر این همه نوکر دارد

چشم هایم شده چون شاخه پرباری که

چار فصلش ز غمت میوه نو بر دارد

هر از داغ تو نگریسته پیغمبر نیست

گریه بر توست مدالی که پیمبر دارد

تکیه بر نیزه غربت زدی و فرمودی

چشم غارت به حرم این همه لشکر دارد

خواهرت گفت : سرش را سر نیزه نزنید

کین هلال سر نی آمده دختر دارد .