نمایش جزئیات
شعر سینه زنی شهادت امام صادق علیه السلام-سیب سرخی
واویلتا واویلتا واویلتا واویلتا
نیمه شب دشمن مرا
تا میان خانه زد
بال پرواز مرا
در میان لانه زد
در حریم امن من
آمد و آتش به دست
هم جسارتها نمود
هم نمازم را شکست
واویلتا واویلتا واویلتا واویلتا
کرده قاتل خنده بر
اشک دانه دانه ام
می کند من را برون
نیمه شب از خانه ام
گه چه زهرا مادرم
من شدم نقش زمین
گه چو بابایم علی
بوده ام خانه نشین
از شرار زهر کین
عمق جانم بر فروغ
همچو بیت مادرم
خانه من هم بسوخت
در بلا هم دردی
قلب حیدر کرده ام
درمیان شعله ها
یاد مادر کرده ام
واویلتا واویلتا واویلتا واویلتا
در سکوت کوچه ها
دل شکسته می روم
بی امام بی عبا
دست بسته می روم
پشت مرکب می دوم
با دل زار و حزین
پیرمردی خسته ام
می خورم گاهی زمین
غیر رب غیر از خدا
کس نمی داند چه شد
زنده پیش چشم من
ماجرای کوچه شد
روز و شب خون می چکد
از دو چشمان ترم
کاش بودم پشت در
من به جای مادرم
من به قربان تو و
روی حکاکی شده
من بگردم دور آن
چادر خاکی شده
واویلتا واویلتا واویلتا واویلتا
.