نمایش جزئیات
سوز بده بر سخنم
سوز بده بر سخنم به دل سوخته ی خواهرت
حسین
تا که بگویم سخن از تن صد چاک علی اکبرت
حسین
ناله زنم یاد کنم ز لب خشک علی اصغرت
حسین
آقا گوهر اشکم شده ایثار تو
حسین
گریه کنم یاد علمدار تو
حسین
ای پدر و مادر من به فدای لب عطشان تو
حسین
نیزه و شمشیر و سنان کفن پیکر عریان تو
حسین
بر سر نی جلوه کنان سر همچون مه تابان تو
حسین
من را مران از درت
حسین
به پهلوی شکسته ی مادرت
حسین
شعله ی دل جای نوا همه شب سر کشد از نای من
حسین
ناله برایت همه وقت به سما از همه اعضای من
حسین
کز که جدا شد ز بدن لب عطشان سر مولای من
حسین
وای من و وای من و وای من
شسته شد از خون رخ مولای من
اهل حرم
جامه دران
موی کنان
لطمه زنان
به خیمه ها
به کربلا
راس حسین
به نیزه ها
یا حسین
حسین ...
.