نمایش جزئیات

مناجات و روضه_میلاد امام رضا علیه السلام_حجت الاسلام میرزامحمدی

مناجات و روضه_میلاد امام رضا علیه السلام_حجت الاسلام میرزامحمدی

دلم بود به یاد تو مدینه الرضا رضا

زیارتت به دین من زیارت خدا رضا

منم که بین طوطیان گرم ترانه ی توام

کبوتری شکسته پر در آشیانه ی توام

***

*رسید نیشابور یه پیرمرد سلمانی به محضر آقا معرفی شد مشغول اصلاح  موی سر و صورت امام، هنوز کارش تموم نشده بود امام رضا یه نظری کردند سنگ سلمانی مبدل به طلا شد. عرضه داشت یابن رسول الله من از شما طلا نمیخوام افتخار نوکریه شما رو پیدا کردم حضرت فرمود این و از ما قبول کن هر خواسته ای هم که داشته باشی ما اجابت میکنیم عرضه داشت یا ابالحسن من از مرگم میترسم تنها خواستم اینه دم جون دادن شمارو زیارت کنم لحظه مردن شما قدم رنجه کنید بالای سرم حاضر بشید، یا امام رضا ماهم حاجتمون همینه، یک سال از اقامت امام رضا تو خراسان گذشت یه روز تو مجلس مامون نشسته بود خیره خیره به سمت نیشابور نگاه کرد از مجلس غایب شد به قدرت امامت رفت و برگشت پرسیدند کجا رفتی آقا فرمود ما به اون پیرمرد سلمانی قول داده بودیم الان لحظه احتضارش بود رفتیم بالاسرش سرش رو به دامن گرفتیم*

***

مرغ بی بال و پرم یا سیدی

من گدای این درم یا سیدی

تو که آهو را ضمانت میکنی

کی فراموش این غلامت میکنی

ای ولایت شرط ایمان همه

رد مکن مارا به جان فاطمه

هر که نام او برد در محضرت

دست خالی برنگردد از درت

.