نمایش جزئیات

مدح و توسل زیبا _میلادِ غریبَ الغُرَبا حَضرتِ علی ابن موسی الرضا علیه السلام_سید مهدی میرداماد

مدح و توسل زیبا _میلادِ غریبَ الغُرَبا حَضرتِ علی ابن موسی الرضا علیه السلام_سید مهدی میرداماد

از سر پیچ جاده راه افتاد با صفا صاف و ساده راه افتاد

پا برهنه پیاده راه افتاد پدرِ خانواده راه افتاد

به اهالیِ ده به رَسمِ وفا گفت رفتیم التماس دعا ....

راه دور و پُر از مشقت بود كوله بارش پُر از ارادت بود

گرچه هر گامِ او عبادت بود آرزویش فقط زیارت بود

چقدر رود رو به دریایند همگی پا برهنه می آیند

راه بسیار رفته ، كم مانده گریۀ شوق جایِ غم مانده

رویِ دوشش فقط علم مانده دو قدم تا دمِ حرم مانده

فلكه  آب روبرویِ حرم بر مشامش رسید بوی حرم

ناگهان ایستاد می گَردد چشمِ او مثل باد می گردد

با همه اعتقاد می گردد پیِ باب الجواد می گردد

عشق ، شانِ نزول آن در بود اشک ، اذن دخول آن در بود

دم در گفت یا امام رضا من مریضم شفا امام رضا

سرطان مرا .... امام رضا نه ، فقط كربلا امام رضا

دم در بود كه مسافر شد ساکِ خود وا نكرده زائر شد

چند شب بعد پنجره فولاد كربلا خسته از مسیر زیاد

كفش خود را به كفشدارى داد پایِ شش گوشه تا رسید ... افتاد

گرد و خاکِ حرم كه پاكش کرد خادمی كنج صحن خاکش كرد

.