نمایش جزئیات

پا از درهر آنچه به جز یار می کشم

پا از درهر آنچه به جز یار می کشم

پا از درهر آنچه به جز یار می کشم

منت ز شاه میکده بسیار می کشم

من خاکسار کوی حسین بن حیدرم

دیده به خاک تربت دلدار می کشم

از بهر یک نگه به ضریح مطهرش

عمری بود که حسرت دیدار می کشم

بین خودم و هر که نگرید برای او

با هر بهانه ای شده دیوار می کشم

با دیده ای که گریه برای حسین کند

ناز دو چشم مست علمدار می کنم

با اشک دیده ای که بریزم به روضه اش

بر سینه ام شمایل سردار می کشم