نمایش جزئیات
مدح _حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها _ حاج منصور ارضی
*السلام علیك ِ یا فاطمة الزهرا سلام الله علیها*
این عشق که پیدا شدنش دست خودم نیست
به طبع که شیدا شدنش دست خودم نیست
جا کرده به دل پا شدنش دست خودم نیست
شامی است که یلدا شدنش دست خودم نیست
از دست من این می رسد آواز بخوانم
از شوق و شکوه ِ شب پرواز بخوانم
حال من و امثال مرا کیست بفهمد؟
نقص رطب کال مرا کیست بفهمد؟
تعبیر شب فال مرا کیست بفهمد؟
خاکستری بال مرا کیست بفهمد؟
از بس پی یا فاطمه یا فاطمه رفتی
دور و بر او کسوت پروانه گرفتی
هرچند ثواب سخن از فاطمه کم نیست
وصف کمی از فاطمه هم کار قلم نیست
رفتن به سوی منزل او کار قدم نیست
این سیل نمایان شده جز قطره و نم نیست
الله که توصیف نشد با لب و ابرو
زهرا که عیان نیست به جز بر علی و هو
ای آینه ی دیده ی مرآتی ِ معراج
حُسن سحر ِ پیر خراباتی ِ معراج
خوش طعم ترین سیب ملاقاتی معراج
ای دخترک احمد و سوغاتی ِ معراج
پس چله نشینی پدر داد نتیجه
از بوی خوشت بود که افتاد خدیجه
بالا بنشین و به همه حکم بران و
پیغام خدا را به خلائق برسان و
گهگاه به این سائل مسکین بده نان و
گهگاه کمی چادر خود را بتکان و
بفرست نسیمی که هلاکیم ز گرما
محتاج نگاهیم خودت چاره بفرما
من منتظرم دست به دستاس بگیری
نان پخت کنی تیرگی از ناس بگیری
محشر کنی از خاک هم الماس بگیری
دست همه را با یَدِ عباس بگیری
مدیون توام عاشق گندم شدنم را
در محشر کبریِ شما گم شدنم را