نمایش جزئیات
مناجات و توسل ویژۀ ایامِ محرم _ شب اول محرم _ حاج میثم مطیعی
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ؛وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً؛ ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
آقا سلام ... ماه محرم شروع شد ...
حسین جان ...
آقا سلام ماه محرم شروع شد ...
*یه بار دیگه محرمتُ دیدم ... آقا میدونی در خونت پرو شدم ... حالا که محرمتُ دیدم ، اربعین منو یادت نره ...*
پشت سر مرقد مولا ، روبرو جاده و صحرا
بدرقه با خودِ حیدر ، پیش رو حضرت زهرا
*از همین امشب اگه خوب گوش کنی ، صداش به گوش میرسه ... "بُنیَّ ... بُنَّی قَتَلوکَ ... ذَبَحوکَ ... و مِنَ الماء ...*
آقا سلام ماه محرم شروع شد
باز این چه شورش است در عالم شروع شد
با سوزِ آه آمدم ، آهِ مرا بخر
آقا سلام ... رویِ سیاه مرا بخر ....
خسته آمدم ... آلوده آمدم ... ای مظهر فضل خدا
.اول باد پاییز، نوحه خوان آمد
اولِ مهر عاشقان آمد
اولین درسِ عشق : بابا آب!
کربلا تا دمشق : بابا آب!
*شاید سوال کنی چرا "کربلا تا دمشق بابا آب"آخه تا کربلا بودند صدا میزدند : آب ... آب ... وقتی از کربلا رفتند صدا میزدند : بابا ... بابا ...
ای حسین ... حسین جان ...*
مشقِ هر روزِ دفترِ دلِ ما:
الفِ قدّ و قامتِ سقّا
*ای اهل حرم میر و علمدار نیامد...
سقای حسین سید و سالار نیامد....
حسین جان ... حسین جان ...*
بنگر ای دل! خزانِ صحرا را
برگریزان باغِ زهرا را ...
*پس فردا همه با احترام از مرکب ها پیاده میشن ... عصر روز یازدهم همه با صورت از مرکب ها رو زمین می افتند ... آقا ... السلام علی ساکن کربلا ... دلم خیلی برات تنگ شده بود ...*
میشود دشت از غم آکنده
هر طرف غنچه ای پراکنده
که گمان میبَرد که این پاییز
بشکند پشت سَروها را نیز
*کمرمو شکستی برادر ....*
یا که این برگریزِ وحشتناک
افکند برگِ نخلها بر خاک
(قصّه ی نخل های بی سر،آه
غصّه ی لاله های پرپر، آه)۲
نخل ها، لاله ها که تشنه لبند
از کنار فرات تا اروند۲
شاعر : محمد مهدی سیار
.