نمایش جزئیات

ای غریب من ابر خونینی سایبان توست

ای غریب من ابر خونینی سایبان توست

ای غریب من ابر خونینی سایبان توست

غم در این صحرا قافله دار کاروان توست

با نگاه من گریه همراهت

تا غروب تو یک قدم راهت

وای دلگیرم می میرم می میرم

ای غریب من ابر خونینی سایبان توست

ترسم از این است پر شفق کردم ماه روی تو

جای هر نخلی نیزه ای باشد رو به سوی تو

وای من درد

سینه چاک افتد

تکیه گاه من

روی خاک افتد

وای دلگیرم

میمیرم

.