نمایش جزئیات
این جا که آمدیم غم و غصه به پا گرفت
این جا که آمدیم غم و غصه به پا گرفت
دل شوره عجیب وجود مرا گرفت
حس غم جدایی دشت لاله خیز
بال و پرم جدا دلم را جدا گرفت
فالی زدم به مصحف پیشا نیت حسین
آیات غربت تو دلم را فرا گرفت
در این حسینیه که همان عرش کبریاست
حق جان ز قافله انبیا گرفت
تنها دلیل بودن من سایه حرم
زینب فقط به عشق برادر بقا گرفت
بین خیام خیمه عبا س دیدنی است
شکر خدا رکاب مرا آشنا گرفت
تا وقت هست حلقه انگشتری در آر
از ترس ساربان دل زینب عزا گرفت
وای از دل رباب کی بیند به جای آب
تیر سه پر به حنجر شش ماهه جا گرفت
وای از شتاب دست پلیدی که عا قبت
زیور ز گوش دخترکان بی هوا گرفت
این جا درخت و نیزه تفا وت نمی کنند
هر یک به سهم خویش نشان تو را گرفت