نمایش جزئیات

شب دوم محرم روضه دلنشین بانوای حاج حسن خلج

شب دوم محرم روضه دلنشین بانوای حاج حسن خلج

در سکوته شکسته صحرا

کاروانی ز دور شد پیدا

کاروان عشره سادات

کاروان قبیله طاها

کاروان سلاله های رسول

کاروان امام عاشورا

همشان لاله روی چون یوسف

*شما از این حرفها به کجا میرین،به کجا میرسین من که دارم از زیبایی شون میگم از تراوتشون میگم*

همشان لاله روی چون یوسف

همگی مستجاب چون عیسی

یک طرف روح آبه تطهیر

یک طرف معنی ذلقربی

یک طرف یادگارهای حسن

نجمه عجب پوزی میداد با پسراش

*چه افتخاری میکرد به قاسم و عبدالله و بقیه شاهزاده های امام حسن.تو دلش میگفت آقا یکی یکی شون رو‌فدائیت میکنم،آه حسن جان حسن جان حسن جان،آسمان کربلا پر از ماه ستاره شده،ستارگان خیام حسین تلألو میکنند ودرخشش دارند،چشم آسمونیا خیره شده به خاک کربلا تو این خاک چه خبره و چی شده اینقدر خورشید جمع شده تو این خاک وای از چند روز دیگه،یک طرف یادگارهای حسن،با نهایت به نهایت مؤدب و شیدا،در نهایت ادب دست به سینه ایستادند اما چشم از عمو بر نمی دارند ،یه جوری دلداده عمو هستند ،علم کاروان به همراه مشک ،بر دوش حضرت سقا ،اگه گفتی الان باید چی بگی،یا ابالفظل ابالفظل ،{بزار یه چیزی یادت بیارم،همین الان به قمر بنی هاشم بگو آقا جان به حق اون کربلایی که رفتی،کربلا اربعین مون رو امضا کن‌ آقا،یا ابالفضل ابالفظل*

.