نمایش جزئیات

روضه خوان

روضه خوان

اول ماهه، ماه کم نور است، خرابه تاریکه، شما اگر تو روضه یه دفعه روضه خون چند دقیقه نخونه، تعجب می کنی، سرت را بلند می کنی، ببینی چی شده؟ یه دفعه زینب دید، صدای روضه خون خرابه، قطع شد، زینب (سلام الله علیها) دید سر یک طرف، رقیه یک طرف، صدا زد: عزیز  دل برادرم، دید صدای رقیه نمی آد ... .

 

چادرم پاره شد از بس که کشیدند مرا

 به گمان خورده شده ساقه ی نیلوفر من

معجرم دست نخورده است خیالت راحت

 چادر سوخته چسبیده به موی سر من

منبع:كتاب گلواژه های روضه