نمایش جزئیات

روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم _ حاج میثم مطیعی

روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم  _ حاج میثم مطیعی

راه درازی داشتیم از کربلا تا شام

سوزی و سازی داشتیم از کربلا تا شام

بر نیزه میرفتی و با زلف پریشانت

راز و نیازی داشتیم از کربلا تا شام

*حسین جان ...مگه کربلا نمیخوای؟ .. ناله بزن ... بابا ... بابا ...*

شما چیزی نپرس از گوشواره ...

من هم نمی گیرم ز انگشتر سراغی ...

حسین ... بابا ... حسین .... بابای من ... مهربون من ...*

بر نیزه میرفتی و با زلف پریشانت

راز و نیازی داشتیم از کربلا تا شام

چیزی نمیگفتیم هر چه زخم میبردیم

با گریه رازی داشتیم از کربلا تا شام

*ما چیزی نمیگفتیم ولی ما رو میزدن ... عمه ی ما به جای ما کتک خورد ... ای غیرةالله .... یا قمرالعشیره .... عمو کجایی؟! بیا ... بیا ....عمه رو میزدن .... ما رو میزدن ....*

چیزی نمیگفتیم هر چه زخم می بُردیم

با گریه رازی داشتیم از کربلا تا شام

در هر زمین خوردن خدا را سجده میکردیم

*بابا اینا یه جوری ما رو میزدن هی به سجده می افتادیم ... تو سجده میگفتیم "الهی رضاً برضائک...تسلیماً لِاَوامِرِک .... لامعبودَ سِواک ... یا غیاث المستغیثین ...."*

در هر زمین خوردن خدا را سجده میکردیم

دائم نمازی داشتیم از کربلا تا شام

شاعر: محمدمهدی سیار

.