نمایش جزئیات

مدح خوانی ویژه عید ولایت عیدالله الاکبر عید غدیر خم به نفسِ حاج حیدر خمسه

مدح خوانی ویژه عید ولایت عیدالله الاکبر عید غدیر خم به نفسِ حاج حیدر خمسه

همه کس را تو به سجده بخودت وا داری

شده ام عاشق تو با همه ی ناداری

ای که سر تا به قدم سوگلیِ داداری

چه غمت هست که تو حضرت زهرا داری

سایه ی هر سر زلفت شده یک رود فرات

از دو چشمان تو انداخته ام خم شراب

به مَرام تو اَبوباده می آید نه تراب

کرده تجویز طبیبم دو سه نسخه مِیِ ناب

قدری از بادیِّ لب زده ات را داری

تو که از ایل و تبار ازلی ها بودی

عرش می ریخت به پای تو اگر پا بودی

این که شیطان سر یک سجده به دعوا بودی

سجده می کرد از اول اگر آنجا بودی

سجده دارد رُخ ماهی که تو آقا داری

نفست از گُل صدباغ شمیمی تر بود

لطف انگشترت از هر چه کریمی تر بود

با گدایان سخنانِ تو صمیمی تر بود

حق تعالی دو سه سال ازتو قدیمی تر بود

ای بنازم به تو ارباب ماشالله داری

وقتی از خانه برون میزنی انگار علی

می شوی روی زمین کعبه ی سیار علی

شده ای ، اِی دَم تو معجزه آثار علی

در همه عمر تو مشغول دوتا کار علی

یا به سجاده نشستی همه شب یا داری

 می بری تا به سحر کیسه ی گندم بر دوش

*وقتی از آقا پرسیدن: بهترین روز عُمرت کی بوده؟ ذُق کر د، فرمود: عید غدیر ... غدیر وقتی پیغمبر دستامو بُرد بالا جلو همه مردم کِیف کردم گفت: علی با مَنِ ...*

می بری تا به سحر کیسه ی گندم بر دوش

می کشی بار غم غصه ی مردم بر دوش

ساقیِ کوثری و مِهر تو خُم خُم بر دوش

داری عشق و عَلَمِ فاطمه خانُم  بردوش

هر شب ای ماه تو با ما شب یلدا داری

ریخته بال مَلَک یکسره دور و برتان

درس پس داده مسیحا همه در محضرتان

کعبه،دیوار و درش ریخت بهم محظرتان

اتفاق است می اُفتد فدای سرتان

بیش از این ها بخدا عاشق و شیدا داری

*ان شالله یه روز ، روزیتون بشه بیت الله ، همه ی مسلمین که میرن  زیارت ، وقتی مسئول کاروان ، روحانی کاروان، شرح میده برا مردم آداب واعمال زیارت رو، بچه شیعه ها تا دَمِ دَرِ بیت الله گوش به حرف اون طرف میدن، اما این پله ها رو که میان پایین ،همه دیگه سرها اینور، اونور میچرخه .. دنبال شکاف کعبه اند، سند بچه شیعه ها .. دنبال این هستند ببینن دری که برا آقاشون اختصاصی باز شده کجاست .. ان شالله یه روز بیت الله، مقابل بیت الله...*

مشعل عشق به نام توبر افروخته اند

تو نباشی همه در روز جزا سوخته اند

انبیا دست به آقایی تو  دوخته اند

روش بندگی از چشم تو آموخته اند

دل دریا، لب محشر، رخ زیبا داری

*ایام، ایام آخر تابستان، مردم پی مسافرت ،خیلی هم عالی،خدا برا همه بسازه ،اما الان تو هم بگو: آقا! من دیدم برم بساط غدیرت خالی میشه، گفتم بمونم مجلس غدیرت رو گرم کنم؛ فردا تو هم قیامت بیا بساط ماهارو گرم کن*

علی ای شیر خدا، خیر دمادم حیدر

قطب عالم نجف و قطب نما هم حیدر

نشود سایه ی تو از سر ما کم حیدر

نان شب فاطمه و چشمه ی زمزم حیدر

فاطمه دارد اَبَر مرد و تو زهرا داری

گیسوان تو شبیخون زده بر جان و دلم

نا جوانمردم اگر جز تو بُود آب و گلم

من اگر نام تو هر روزنگویم کِسلم

تو بزرگی و من از کوچکی خود خجلم

مو به مو زیر سرت محشر کبری داری

.