نمایش جزئیات

مدح خوانی ویژۀ میلاد امام هادی(ع) بنفسِ حاج احمد نیکبختیان

مدح خوانی ویژۀ میلاد امام هادی(ع) بنفسِ حاج احمد نیکبختیان

.

خیزید و ببینید تجلای خدا را در بیت ولا مشعل انوار هدا را آن عبد خدا وجهه ی معبود نما را رخسار علی ابن جواد ابن رضا را در نیمه ذیحجه ندا داد منادی تبریک که آمد به جهان حضرت هادی

پیچیده در امواج فضا بوی محمد گویند خلایق سخن از خوی محمد بینید عیان طلعت دلجوی محمد در آینه ی روی علی روی محمد الحق که جواد ابن رضا را پسر آمد بر ابن رضا، ابن رضای دگر آمد

دل خانه و چشم همه فرش قدم او لبریز شده ظرف وجود از کرم او آورده حرم سجده به خاکِ حرم او صد حاتم طایی است گدای درم او از پاره ی دل در قدمش گل بفشانید عیدی ز رضا و ز جوادش بستانید

ای طلعت زیبای تو خورشید هدایت ای گوهر رخشنده ی نه بحر ولایت ذات ازلی را ازل دست عنایت فضل و کرم و جود تو را نیست نهایت بودند امامان همه هادی ره نور بین همه نام تو به هادی شده مشهور

هنگام سخن بوسه ی عیسی به لب تو با یاد خدا سال و مه و روز و شب تو دل های محبان خدا در طلب تو نام تو علی آمد و هادی لقب تو چارم علی از آل رسول دو سرایی قرآن روی دست جواد ابن رضایی

ای روح دعا از نفس گرم تو زنده بر اشک دعای تو اجابت زده خنده تو عبد خداوندی و خلقی به تو بنده صورت به روی پات نهد شیر درنده جنت گل روییده ای از فیض نگاهت رضوان چو یکی سائل بنشسته به راهت

ما نور ولایت ز کلام تو گرفتیم ما وحی خدا را ز پیام تو گرفتیم ما کوثر توحید ز جام تو گرفتیم ما خط خود از مشی و مرام تو گرفتیم تا صبح جزا رو به روی خاک تو داریم ما جامعه را از نفس پاک تو داریم

تو گوهر نه بحری و دریای دو گوهر سرتا به قدم حیدر و زهرا و پیمبر بوسیده جوادت چو کتاب الله اکبر هم یوسف زهرایی و هم بضعه ی حیدر هم طاهری و هم نسب از طاهره داری هم در دل هر دلشده یک سامره داری

عیسی دمی و فیض دمت باد مبارک در دیده ی هستی قدمت باد مبارک هر لحظه به خلقت کرمت باد مبارک تجدید بنای حرمت باد مبارک کردم چو به دیدار رواق حرمت سیر دیدم که در این خانه عدو شد سبب خیر

زیبد که به پای تو سر خویش ببازیم بر صحن تو و قبر و رواق تو بنازیم در نار حسد خصم حسودت بگدازیم این کعبه ی دل را همه چون کعبه بسازیم تا کور شود دشمن و تا دوست شود شاد گردید دوباره حرم پاک تو آباد

ای سامره ات کرب و بلای دگر ما بر خاک درت تا ابدالدهر سر ما وصف تو دعای شب و ذکر سحر ما مهر تو به بازار قیامت ثمر ما عالم به ولای تو ننازد به چه نازد؟ "میثم" به ثنای تو ننازد به چه نازد؟

شاعر: استاد غلامرضا سازگار

.