نمایش جزئیات

ابا العطشان حسین

ابا العطشان حسین

اباالعطشان حسین

شب غریبی سر آمده، حبیب من با سر آمده حسین وآ آ آ

چو آتش، برایش، زبانه می گیرد،خدایا، یتیمم ،بهانه می گیرد

شب وصال پدر شده، دوباره وقت سحر شده ،خرابه محشر شده

اباالعطشان حسین

طلایه دار شهامتم ،شهیده ی استقامتم،حسین وآ آ آ

اگر با  دلم غم، همه به جنگ آید، پدر جان ز دستم ، عدو به تنگ آید

به شام ویرانه دخترت شده علمدار لشکرت پرستوی پرپرم

ابالعطشان حسین

به پا شده روضه ی سرت ، به پیش چشمان خواهرت حسین وآ آ آ

به بزم ، عزایت،نشسته ام بابا، ببین در، فراقت شکسته ام بابا

ز کاروان تا جدا شدم، به کعبه نی شدم، شبیه زهرا شدم

ستاره چین لب توأم ، فدایی ی امشب توأم حسین وآ آ آ

دلم به، غروب ، شبای پاییزم، به پای، تو قلب، شکسته می ریزم

به کوچه ها خورده ام زمین،گل سرم زخم سنگ کین،رخ کبودم ببین

ابالعطشان حسین