نمایش جزئیات
بی كفن مانده به صحرا
بابای من بی کفن مانده به صحرا
امشب گل و پروانه و بلبل همه جمعن
در این ویران بر گرد شمعن
آتش زدل غم زده ام شعله کشیده
از خون سرت دور و برم لاله دمیده
با خون دل خود نوشتم
اینجا شده باغ بهشتم
بابای من بی کفن مانده به صحرا
این جلوه جانسوز تو آتش زده بر جان
رویت خونین مویت پریشان
آشفتگی موی تو را تاب ندارم
تا این که بشویم سرت تو آب ندارم
اینجا به خدا آب نجویم
با اشک دو چشمم بشویم
بابای من بی کفن مانده به صحرا
برچسب ها
- اشعار سینه زنی حضرت رقیه (س)
- شعر مذهبي
- متن شعر مداحي
- متن شعر سينه زني
- دانلود شعر مداحي
- متن شعر حضرت رقيه
- متن اشعار سينه زني شب سوم محرم
- متن شعر سينه زني شهادت حضرت رقيه
- متن شعر سينه زني شهادت سه ساله اباعبدالله الحسين
- متن شعر سينه زني جانسوز
- شعر سينه زني شهادت حضرت رقيه
- متن شعر سينه زني براي حضرت رقيه امام حسين
- دانلود شعر سينه زني
- متن شعر سينه زني شب 3 محرم
- شعر سينه زني براي شب حضرت رقيه