نمایش جزئیات

ماه تابان

ماه تابان

ای سری که بر نیزه همچون ماه تابانی

سرور شهیدانی ، سرور شهیدانی

در برابر چشمم ، روی نی نمایانی

سرور شهیدانی ، سرور شهیدانی

من که خسته ام بابا ، دلشکسته ام بابا

قلب کوچک خود را بر تو بسته ام بابا

چون ز گلبون باغت ، تازه رسته ام بابا

روی نیزه از دختت ، می کنی نگهبانی

همچو گل به دامان گلشن تو پژمردم

تو شقایق زیبا ، زیب این گلستانی

میوه دل زهرا ، سرو گلشن حیدر

لحظه ای نظر فرما ، زیر نیزه از دختر

خصم دین زند هر دم ، تازیانه ام بر سر

کی پدر روا باشد ، این چنین مسلمانی

شمع روشن توحید ، ای سکینه قربانت

جان دهم چو پروانه ، پای شمع سوزانت

لعل تو پر از خون و اشک غم به چشمانت

در برابر چشمم روی نی نمایانی