نمایش جزئیات

مدح خوانی ویژۀ عیدالله الاکبر عید غدیر خم به نفسِ حاج میثم مطیعی

مدح خوانی ویژۀ عیدالله الاکبر عید غدیر خم به نفسِ حاج میثم مطیعی

کسی نیامده او را علی جواب کند علی به سمت گدایان خودش شتاب کند

کسی که روی علی ذره ای حساب کند به آسمان رود و کار آفتاب کند

علی فقط که علی نیست، چارده نور است از او جدا شدن از هفت پشتِ ما دور است

برای دایره ی شاعرانِ بی تکرار شده ست خطبه ی بی نقطه، نقطه ی پرگار

در اولین خم زلفش، اسیر شد عطار هزار شاعر مضمون سرا، هزاران بار

خیال وصف علی را قلم به دست شدند شراب عشق علی را نخورده مست شدند

علی، علی ست و زهرا شناسنامه ی اوست شروع او حسن است و حسین ادامه ی اوست

صفات خاص ملائک صفات عامه ی اوست من از خودم که نمی گویم، این چکامه ی اوست

برای او و خدا، دل، شریک قایل نیست میان عاشق و معشوق، هیچ حایل نیست

که گفته روی زمین قرن هاست گم شده ایم؟ نه! ما مجاور کویِ صد و دهم شده ایم

مسافرِ نجف و کربلا و قم شده ایم مبلغ جریان غدیر خم شده ایم

غدیر از نظر شیعه عید الاعیاد است خدا ولایت خود را به شیعیان داده ست

به هر که عاشق او شد اسیر می گویند به دست های علی دستگیر می گویند

و اهل عرش، علی را امیر می گویند هنوز جن و ملک از غدیر می گویند

جماعت این دو سه خط را ولی نمی فهمند که چیزی از درجات علی نمی فهمند

علی که بود؟ نه می دانم و نه می دانی محب او چه عرب باشد و چه ایرانی

چه آشکار سلامش کند چه پنهانی چه در سلامت کامل چه در پریشانی

جواب می شنود از علی: سلامٌ علیک اگر مُرید مرامش شدی بگو: لبیک

به پاست تیر و علی روی پاست وقت نماز نماز اوست زکات و گداست غرق نیاز

دهان کعبه از این کارهای او شده باز که در نهایت ایجاز می کند اعجاز؟

به جز علی، که هر انگشت او هنرمند است برای او در خیبر به تار مو بند است

ستاره ای ست برای خودش ابوریحان ولی کنار علی می شود ابوحیران

که گفته نام علی نیست داخلِ قرآن؟! هزار بار بخوان از شروع تا پایان

قسم به نقطه ی زیرین باء بسم الله علی ست معنی قرآن، سخن کنم کوتاه

ستاره روزنی از وصله ی عبای علی ست روایت است سماوات زیر پای علی ست

به عرش رفته محمد، پی خدایِ علی ست به نقل قول، صدای خدا صدایِ علی ست

قرار شعر بر این شد سخن شود کوتاه چه "یاعلی" بنویسم چه "فی امان الله"

شاعر:  محمدحسین ملکیان

.