نمایش جزئیات

سلام بابای خوبم، قدم رو ،چشای من گذاشتی- سلحشور

سلام بابای خوبم، قدم رو ،چشای من گذاشتی- سلحشور

سلام بابای خوبم، قدم رو ،چشای من گذاشتی

كجا بودی باباجون، مگه از دلم خبر نداشتی

با رفتنت روزم سیاه شد

خیمه ی غم تو قلبم به پا شد

ببین كه غرق خون شد نگاهم وقتی نبودی

ببین كه بی تو چهره ام گرفته رنگ كبودی

ببخش اگه موهام نداره شونه

ببخش گوشم اگر كه غرقه خونه

سرت رو ،باباجون تو، آغوشم میگیرم

میخوام كه براتو بمیریم

حكایت ِ غمم رو بخون از نگاه ِ نیمه جونم

تموم غصه هامو ببین تو نگاه  ِغرق خونم

بگم برات افتادم از رو ناقه بابایی

داد می زدم باباجون كجایی

بجای زانوی تو، سرم رو ،رو خاك گذاشتم

یه دست سنگین اومد،ولی من، بابا نداشتم

شبیهه لاله روی دختر شد

كه دخترت شبیهه مادرت شد

به سختی می بینم،تو رو ای قرص ماهم

كه سویی نداره نگاهم

سرت رو باباجون تو آغوشم میگیرم

میخوام كه براتو بمیریم

.