نمایش جزئیات

سینه زنی زمینه زیبا _ ویژۀ ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم _ سید رضا نریمانی

سینه زنی زمینه زیبا _ ویژۀ ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم _ سید رضا نریمانی

باباجون خستۀ راهم که اعصابم بهم ریخته چیزی نیست حال من خوبه یه‌کم خوابم بهم ریخته ... خوابم بهم ریخته اعصابم بهم ریخته ... پاهامم آبله دارن ، نمی‌تونم بخوابم پس حالم پریشونه ، آخه ویرونه ویرونه اشکمو هی درآوردن ، باهام بازی نکرد هیچ‌کس چشماتو نبند تا چشمامو نبندم .. تو گریه نکن قول میدم که بخندم .. «مَنِ الَّذیٖ اَیْتَمَنیٖ بابا بابا بابا بابا» حالا که اومدی پیشم بذا خلوت کنم با تو بذا تعریف کنم بعدش ببین من پیر شدم یا تو ... من پیر شدم یا تو بذار خلوت کنم با تو ... نگی من بی‌ادب بودم ، نگی این دختر عاشق نیست گریه شده کارم ، اگه من دست به دیوارم نمی‌تونم پاشم از جام ، پاهام پاهای سابق نیست موهایِ تو سوخته ، موهایِ منم سوخت تو آتیشِ خیمه ، کلّ بدنم سوخت چشماتو نبند تا چشمامو نبندم .. تو گریه نکن قول میدم که بخندم ..
«مَنِ الَّذیٖ اَیْتَمَنیٖ بابا بابا بابا بابا» اون شب از روی اون ناقه توی راه بین اون صحرا بازی می‌کردم افتادم اینقد غصه نخور بابا غصه نخور بابا تویِ راه بینِ اون صحرا ... یکی دستش تو تاریکی به گونه‌م خورده چیزی نیست هیچ‌کس نمیدونه ، بپرس از عمه میدونه یکی از من یه گوشواره امانت برده چیزی نیست دندونِ تو افتاد ، تو تشت طلا من ... دندونایِ شیریم ، باز در میان حتماً اصلا تو نگفتی ، من خسته و تنهام تو اوجِ مصیبت ، بابایی‌مو میخوام «مَنِ الَّذیٖ اَیْتَمَنیٖ بابا بابا بابا بابا»
.