نمایش جزئیات
تحمل زینب (سلام الله علیها)
آری از خیمه بیرون نیامد، شاید زینب گفته باشد، کی می تونم عصر یازدهم را تحمل کنم، اون موقعی که غروب عاشورا بیام ببینم بدنت زیر آفتاب است، وقتی می تونم تحمل کنم که بچه هامم رو زمین، کنار تو افتاده باشند ... . آری عصر یازدهم شد، دید جان از امام سجاد (علیه السّلام) مفارقت می کنه، فرمود: عزیز برادرم چه شده؟ صدا زد عمه جان، نگاه کن اینها دارند کشته های خودشون را خاک می کنند ولی ببین بدن بابام رو زمینه ...
منبع:كتاب گلواژه های روضه