نمایش جزئیات

روضه ورود کاروان به کربلا شب دوم محرم حاج حسین سیب سرخی

روضه ورود کاروان به کربلا شب دوم محرم  حاج حسین سیب سرخی

.

السلام علیک یا مظلوم ، یا غریب ، یا وحید ‌، یا اباعبدالله ..

اگر که عمر زیادم دهد خدایِ حسین
هزار سال بسوزم فقط برایِ حسین

حسینی ام! به دو عالم چه کار دارم من!
گذشته ام ز دو عالم به اتکایِ حسین

حسین روح‌ نماز است و پنج‌ نوبت را …
سر نماز می افتم به دست و پای حسین

براش سینه زدم سینه ام حسینیه شد
نوشته روی دلم مجلس عزایِ حسین

همیشه مادر دلخسته ام به من‌ می گفت
مباد خرده بگیری به روضه های حسین

رفیق! کرببلا دعوتی ست! پولی نیست
برات کرببلا چیست؟ یک دعای حسین

نیابتاً ز حسن کربلا برو امسال
ببر سلام حسن را به کربلای حسین

هنوز فاطمه در عرش روضه می خواند
تنور خانه ی خولی نبود جایِ حسین

دیده‌ام بر نینوا افتاد ، دلواپس شدم
بارها از ناقه تا افتاد ، دلواپس شدم

نام این صحرا حسین با قلب زینب آشنا‌ست
بر لبانت کربلا افتاد دلواپس شدم

خاکِ سرخ این بیابان بویِ کوچه می‌دهد
گوئیا مادر زِ پا افتاد دلواپس شدم

من کنارِ تو نباشم زود می‌میرم حسین
تا عمودِ خیمه جا افتاد ، دلواپس شدم

این دلم از کودکی بر گیسویت حساس بود
باد در موی شما افتاد دلواپس شدم

*”عصر روز دهم نانجیب اومد موهای حسینُ کشید …”

یادش بخیر موی تو را شانه میزدم
افتاده دستِ شمر چرا خاطرات من *

حنجر تو معجرِ من ، هر دو پاره می‌شود؟
حرفِ بین ما دو تا افتاد دلواپس شدم

حنجرت را بازیِ دستان این و آن نکن
چشم من بر نیزه‌ها افتاد ، دلواپس شدم

حرمله زانو زده ، ای وای بیچاره رباب
صحبت شش ماهه تا افتاد دلواپس شدم

دردِ گوشِ پاره کمتر از شکافِ نیزه نیست
دیده‌ام بر بچه‌ها افتاد ، دلواپس شدم

*مثل فردایی کاروان رسید کربلا .. تا رسیدن ابی عبدالله سوال کرد به من بگو پیر مرد نام این وادی چیه؟ گفت آقاجان قاضریه ، نینوا .. همه اسم هارو برد حضرت فرمود نام دیگه ای هم داره این سرزمین؟! عرضه داشت آقا یه زمینی اینجا هست از خیلی قدیما بهش میگن کربلا …

ای حسین …
خوش اومدی حسین .. حسین جان آقا مواظب رقیه ات باش .. حسین جان قربون زن و بچه ات برم ‌..

پناه میبرم از نفس خود به سوی حسین ..

.