نمایش جزئیات
روضه حضرت عبدالله ابن الحسن(ع)شب پنجم محرم ۹۸ حاج حسین سیب سرخی
.
غرور کودکی ام را به خنده پا نزنید سرش شکست بزرگ قبیله را نزنید
هزار و نهصد و پنجاه زخم خورده تنش به زور بر تن صد پاره نیزه جا نزنید
حیا کنید غریب است نامسلمان ها گرفته روی لبش ذکر ربنا نزنید
نگاه خواهر آواره اش به گودال است بخاطر دل او با سر و صدا نزنید
هنوز مانده کسی پیش مرگ او باشد هر آن کشته به او تیر بی هوا نزنید
تمام آبرویم دستهای لاغرم است که میکنم سپر جان یار تا نزنید
مقابلش به گلویم سه شعبه را نزنید مقابلم به تنِ زخمی اش عصا نزنید
هزار بار مرا ذبح از قفا بکنید سرِ عزیز خدا را تو رو خدا نزنید
به روی سینه سوزان عمویش افتاد ته گودال عمو بود به رویش افتاد
سینه بر سینه ی او داشت حرامی آمد تا جدایش بکند کار به مویش افتاد
او به یک دست بغل کرد عمو را اما وای من زخم لب تیغ به رویش افتاد
خواست این دفعه عمو نه که بگوید بابا گذر تیر سه شعبه به گلویش افتاد
بسته گویم چقدر اسب از آنجا رد شد بسته گویم چه ترک ها به سبویش افتاد
مادرش آمده گودال مچرخان بدنش استخوان های گلویش ز قفا ریخت به هم
.
برچسب ها
- حسین سیب سرخی
- باب الحرم
- اشعار شهادت حضرت عبدالله ابن الحسن(ع)
- متن روضه
- متن شعر
- گریز روضه
- دانلود روضه بهمراه متن
- روضه عبدالله ابن حسن
- روضه شب پنجم محرم
- دانلود روضه عبدالله ابن حسن
- دانلود روضه شب پنجم محرم بهمراه متن
- شب پنجم محرم
- شعر شب پنجم محرم
- متن شعر شب پنجم محرم
- متن شعر شهادت عبدالله ابن حسن
- شهادت عبدالله ابن حسن
- شب پنجم محرم حسین سیب سرخی